سلام! یه دوستی ازم خرده گرفت که نباید در مورد پدرت می نوشتی که دلم از پدرم گرفت! اما واقعاً حسم همین بود نه چیز دیگه ای! با این اوصاف روز بعد از رفتن بچه ها با اینکه قلباً ناراحت بودم از نرسیدن به مرادم پامو گذاشتم توی حرم کسی که دلم همیشه توی خونه اش شاد میشد. از امامم خواستم به من کمک کنه تا به پدرم بگم که منو ببخشه! حالا از ته دل خوشحالم که پدرم منو بخشیدن اما ...
امیدوارم همه آدما به مراد دلشون برسن! التماس دعا!
|